تعداد کل بازدید : 82186

  بازدید امروز : 5

  بازدید دیروز : 11

خدا همین نزدیکی هاست

 
از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: الهام محمدی ::: سه شنبه 95/11/26::: ساعت 4:7 عصر

هر کسی دوتاست.

وخدا یکی بود.

ویکی چگونه می توانست باشد؟هر کسی به اندازه ای که احساسش می کنند،هست.

وخدا کسی که احساسش کند،نداشت.

عظمت ها همواره در جستجوی چشمی است که ان را ببیند.

خوبی ها همواره نگران که ان را بفهمد.

وزیبایی همواره تشنه دلی است که به او عشق ورزد.

وقدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گرددو

وغرور در جستجوی غروری است که ان را بشکند.

وخدا عظیم بود وخوب وزیباوپر اقتدار ومتکبر.

اما کسی نداشت.........

وخدا افریدگار بود.

وچگونه می توانست نیافریند.

زمین را گسترد واسمانها را برکشید..........

وخدا یکی بود وجز خدا هیچ نبود.

ص54 کتاب:خدا همین نزدیکی هاست.یاحق